جدول جو
جدول جو

معنی پنهان ماندن - جستجوی لغت در جدول جو

پنهان ماندن
نهفته ماندن، پوشیده ماندن
تصویری از پنهان ماندن
تصویر پنهان ماندن
فرهنگ فارسی عمید
پنهان ماندن
(وَ رَ)
مستور، پوشیده، مخفی ماندن: چنان کنید که مرگ من امشب و فردا پنهان ماند. (تاریخ بیهقی ص 356).
- امثال:
حرف پنهان نمیماند.
هیچ چیز پنهان نمیماند.
تو مپندار که خون ریزی و پنهان ماند.
سعدی
لغت نامه دهخدا
پنهان ماندن
مستور ماندن پوشیده ماندن مخفی ماندن
تصویری از پنهان ماندن
تصویر پنهان ماندن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ نَ / نِ اَ کَ دَ)
منفرد ماندن. جدا از دیگران ماندن. شذوذ. بی همراه شدن:
چو تنها بماند آن شه پرخرد
بترسیدکز لشکرش بد رسد.
فردوسی.
رجوع به تنهاو دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا